صبحی مبارک است نظر بر جمال دوست/ بر خوردن از درخت امید وصال دوست

ساخت وبلاگ
این مدت آزمون آیلتس داشتم و این یک ماه اخیر رو از انجمن مرخصی گرفته بودم که وقتم رو تمام وقت بذارم روش. فکر کنم گذاشتم. دیروز دادم و تمام شد. حالا نمیدونم نتیجه چی بشه، امیدوارم اون حداقلی که میخوام رو گرفته باشم. نتیجه ها که اومد تجربیاتم رو می نویسم شاید برای کسی مورد استفاده قرار بگیره.اینجا هم مدتهاست که فکر می کنم که دارم داخلش چه کار می کنم. خیلی وقت پیش تصمیم گرفته بودم که کلا ببندم برم خونه مون. مخصوصا که هی دارم دوست های دوره ای پیدا می کنم و یا دوستانی پیدا می کنم که مناسب دوستی باهاشون نیستم و یا مناسب دوستی با من نیستن. نمیدونم از کدوم طرف میشه گفت، ولی شما به مودبانه و متواضعانه ترین حالت ممکن بخونید.این آزمون خیلی برای من عجیب بود. اونهایی که خواننده قدیمی هستن و یا منو از مدتها قبل میشناسن، میدونن که من چند سالی هست که هی دارم آزمون میدم. دو سالی آزمون دکتری تخصصی در رشته سلولی کاربردی. سه سال بعدش هم هی زور زدم و هی تلاش کردم برای پزشکی و کنکور ورودی که خب هیچ کدوم به جایی نرسید که باید. هر بار یه چیزی میشد. آدمهای بیخود. زحمت ها و کارهای بیخود. خیلی چیزهای متفاوت. اصلا دیگه همه دوستهام و خانواده ام داشت حالشون از من به هم میخورد که دارم آزمون میدم و یا دارم خودمو براش آماده میکنم. خودم از همشون بیشتر از خودم حالم بهم میخورد که هی دارم میدوئم ولی به جایی نمیرسه.از تابستون سال 1401 بود که یکهو من از جام بلند شدم و گفتم که من دیگه نمیخوام اینجا ادامه تحصیل بدم. رفته بودم پیش دو تا از اساتید و دیده بودم هیچ کدوم از کارهایی که میتونن به من بدن هیچ ارزشی برام ندارن. باید انتخاب می کردم که میخوام پول دربیارم یا درس بخونم و من خیلی وقت بود که میدونستم که میخوام از در صبحی مبارک است نظر بر جمال دوست/ بر خوردن از درخت امید وصال دوست...ادامه مطلب
ما را در سایت صبحی مبارک است نظر بر جمال دوست/ بر خوردن از درخت امید وصال دوست دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : neshani-atash بازدید : 9 تاريخ : دوشنبه 27 فروردين 1403 ساعت: 17:29

یه سری پیشنهاد میتونم بدم واسه اشخاصی که میخوان شروع کنن. راستش من خیلی لفتش دادم. عمده اش به خاطر این بود که هی لغو میشد آزمون و دیگه داشتم کم کم نگران میشدم که برم ترکیه آزمون بدم و یا شیفت کنم روی تافل که باز شد.1. یه کتاب گرامر بردارید بخونید: من خودم grammer in use رو پیشنهاد می کنم. کتابهای زیادی هست. فرقی نداره کدوم رو انتخاب می کنید ولی این یوز خوبی ش اینه که یه عالمه نکته های ریز رو یاد میگیرید. من خودم مقاله نوشتم، یه عالمه ایمیل برای دیگران فرستادم. کلی جاها با آدمها انگلیسی صحبت کردم و همیشه تصورم این بود که عمده گرامر رو بلدم. ولی بعدش که تموم کردم کتاب رو به این فکر میکردم که تا الان با چه گرامری می نوشتم!! تمرین هاش رو هم حتما حل کنید.2. کتاب لغت. word for skill رو پیشنهاد میدم. چون لغت ها رو در متن باهاش آشنا میشید و اینطوری بهتر متوجه معنی کلمات میشید. سه سری کتاب هست. اولی رو قبلا خونده بودم، این بار دومی رو خوندم و تموم کردم تقریبا. فکر کنم خیلی خوب عمده کلماتی که بهش نیاز دارید رو کاور کنه. بعدش vocab for ielts متوسط اگر فرصت کردید. اگر فرصت کنید و وقت بذارید و با دقت بخونید عالی هست. اگر وقت ندارید فقط کلماتش رو بخونید.3. crash course در یوتوب رو سرچ کنید. تو هر زمینه ای که عمدتا در آیلتس در موردش صحبت میشه کورس های آموزشی داره. زیرنویس رو فعال کنید و فقط نگاه کنید. ببینید چقدر از کلماتی که اون زیر مینویسه رو میتونید بشنوید. اینکه کلیت موضوع رو چقدر متوجه میشید رو اصلا بهش توجه نکنید. فقط گوش کنید و نگاه کنید. کم کم زیرنویس رو هم غیرفعال کنید و ببینید چند درصد کلمات رو میتونید بشنوید. کلماتی که دوست دارید رو میتونید بنویسید. حساس نباشید. شما 50 تا لغت رو صبحی مبارک است نظر بر جمال دوست/ بر خوردن از درخت امید وصال دوست...ادامه مطلب
ما را در سایت صبحی مبارک است نظر بر جمال دوست/ بر خوردن از درخت امید وصال دوست دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : neshani-atash بازدید : 7 تاريخ : دوشنبه 27 فروردين 1403 ساعت: 17:29

رفته بود کربلا و وقتی برگشته بود روی میزش یه جعبه فلزی سیگار. بوش کردم. بوی خیلی خوبی میداد. فکر کرده بودم این سیگار ارزشش رو داره.بعد یه شب که همه چیزها بی‌نهایت سخت به نظر می‌رسید یکی برداشتم و فکر کردم که احتمالا نبودنش رو متوجه نمیشه. رفتم پشت‌بام. جدی. سخت. به خدا هم گفتم: نمیتونی پشیمونم کنی. روی تخت چوبی نشستم. فندک هم داشتم. از جعبه لوازم جواهردوزی. نشستم که کمی خودم رو آروم کنم اول. چی بود اونجا؟ لاشه یه پرنده که از بودنش، بالهاش مونده بود، ستون‌مهره‌هاش و سرش. محتویات شکمی‌ش تخلیه وخشک شده بود. عصبانی‌تر شدم... نمیتونی پشیمونم کنی!دلم نخواست عید رو تبریک بگم. نگفتم. بهار نیومده برای من. عید نشده. همه آیین‌ها و مراسمش رو به جا میارم اما دلم پاییزه. اواسط آبان. دکتر گفت ما خیلی خدا رو شکر میکنیم که شما رو کنار خودمون داریم. بالاخره جای خودمو پیدا کردم. یکی از جاهای خودمو. بعد از اینکه بعد از مدتها سکوت و صبوری، بالاخره داد زده بودم. شنیده شده بودم. گفته بودم. جوجه برزیلی دو هفته‌ای شاید داشت می‌مرد. دو جوجه دیگر مرده بودند. بهش سرلاک دادم. یکی دو بار که سعی کردم برش گرداندم به لانه پیش پدر و مادرش آنقدر تقلا کرد و بال بال زد و دور لانه تنش را کشاند که فهمیدم دیگر آنجا را لانه خودش نمی‌داند. الان جوجه پنج هفته‌ای است که جعبه عطر، لانه‌اش شده. رفته بودم برایش سرلاک بخرم، جوجه طوطی برزیلی فروشنده سبز بود. از دلم گذشته بود که کاش جوجه من هم سبز بشود. مادرش زرد است و پدرش آبی. زرد و آبی را که قاطی کنی می‌شود سبز. پرهای سبز دارد درمی‌آورد. اسمش را گذاشته‌ام طوبی. هم نام درختی در بهشت.به خودم قول داده بودم بعد از آزمون برای خودم هدیه‌ای بخرم و پشت گوش انداخته بودم. از آزمون صبحی مبارک است نظر بر جمال دوست/ بر خوردن از درخت امید وصال دوست...ادامه مطلب
ما را در سایت صبحی مبارک است نظر بر جمال دوست/ بر خوردن از درخت امید وصال دوست دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : neshani-atash بازدید : 8 تاريخ : دوشنبه 27 فروردين 1403 ساعت: 17:29

مصطفی یک ماه بهم مرخصی داده. از تمام گروه‌ها هم خواسته که لیو بدم. انصاف نیست اونجا نباشم اینجا باشم. در باز هست... صبحی مبارک است نظر بر جمال دوست/ بر خوردن از درخت امید وصال دوست...
ما را در سایت صبحی مبارک است نظر بر جمال دوست/ بر خوردن از درخت امید وصال دوست دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : neshani-atash بازدید : 9 تاريخ : سه شنبه 1 اسفند 1402 ساعت: 12:54

روز چندم:داشتم فکر میکردم که چقدر خوشگله. چه روسری قشنگی... چقدر قشنگ بسته. بعدش متوجه شدم که داره ادای منو واسه دوستهاش درمیاره که اینطوری داره چایی میخوره. هی فکر کردم که چیزی بهش بگم یا نگم. رفتم و گفتم. " سلام. ببخشید. اینکه من چطوری باشم چیزی رو به شما اضافه می کنه و یا چیزی رو از شما کم؟". داشت با چشم های گرد شده نگام میکرد و لابد فکر میکرد که چه جوابی باید بده. من جواب نمیخواستم که! لبخند زدم و گفتم "روزتون بخیر". بعد همین طور که داشتم میرفتم یادم افتاد که شبه و اضافه کردم که "شبتون". یه جامعه ای هست که من متعلق بهش نیستم. جامعه آدمهایی که خودم بهشون متعلق هستم. آدمهای توخالی. البته دستهام داشت میلرزید از چنین دفاعی که دلم خواسته بود از خودم بکنم.روزی بعد از آن:از اینکه دوست داشته نمی‌شوم، می‌ترسم. نه اینکه نگرانش باشم و یا ناراحتش باشم. دارم کم کم می‌ترسم...فرداش:یه ماشین رد میشه با سه عدد جوان که دارن شلوغ میکنن با موزیک و صدای موزیک هم به شدت بلنده. پسر بچه ۱۵ ساله تو پیاده‌رو میگه مواد زدن. آقای جوان ۲۴ ۲۵ ساله همراهش میگه مگه اونهایی که تو عروسی‌ها خوشحالن مواد زدن؟! چرا چرت و پرت میگی؟+ یه سری آدمها هم هستن، خیلی آدمن. نمی‌ذارن سد فرو بریزه.فردا شب فرداش:باهام قهر کرده بود چون سرش داد زده بودم. امشب یه خرس شکلاتی براش خریدم. گذاشتم روی میزش کنارش نوشتم: " سالگرد پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی مبارک باشه عزیزم".+ اینکه آدم به بقیه بگه عزیزم، حتی اگه واقعا این منظور رو نداشته باشه، چه کار خوبی است.پس فرداش:دو تا پسر بچه ۶ یا ۷ ساله. بسیار کثیف. ولی نور میریزه از چشماشون. دو تا پرچم پرسپولیس رو نمیدونم از کجا آوردن هی باهاش احساس خوشبختی و خوشحالی میکنن. یکی‌شون تپلی صبحی مبارک است نظر بر جمال دوست/ بر خوردن از درخت امید وصال دوست...ادامه مطلب
ما را در سایت صبحی مبارک است نظر بر جمال دوست/ بر خوردن از درخت امید وصال دوست دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : neshani-atash بازدید : 13 تاريخ : سه شنبه 1 اسفند 1402 ساعت: 12:54

۱. "یکی‌ام بود فامیلی‌ش گلابی بود. ببین اون دیگه چقدر بدبخت بود."... غش غش می‌خندن و رد میشن. از اون موقع دارم فکر میکنم یعنی فامیلی خودش چی بوده.

۲. اومده نصف بیشتر آجیل‌های منو از تو کمدم برداشته خورده. همه انجیرهاشم تموم کرده. من که نمیدونم کیه، ولی امیدوارم دفعه بعد دلش آب هم بخواد که با قمقمه‌ام بخوره.

+ آخه آب‌نمک هست. گذاشتم بعضی وقتها ازش استفاده میکنم برای بهداشت دهان و دندان.

صبحی مبارک است نظر بر جمال دوست/ بر خوردن از درخت امید وصال دوست...
ما را در سایت صبحی مبارک است نظر بر جمال دوست/ بر خوردن از درخت امید وصال دوست دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : neshani-atash بازدید : 16 تاريخ : دوشنبه 2 بهمن 1402 ساعت: 14:49

یه خستگی عمیقی روی دلم...اومدم ببینم بلاگفا چخبر... پست نور رو خوندم و یه مطلب جدید نوشته بود در مورد "سندروم دختر خوب".یه روز بعد از همه خستگی‌هام از نادیده گرفتن شدن در شبکه علمی رویان بود که مژده برام یه آگهی فرستاد از جذب نیروی اجرایی در گروه دکتر دانشگاه شریف. جلسه مصاحبه قرارش گذاشته شد و رفتم نشستم با همه اون خستگی‌ها جلوی مصطفی و گفتم؛ من اومده بودم اینجا برای اینکه بیوانفورماتیک یاد بگیرم. ولی نهایتا می‌بینم کار اجرایی هم دوست دارم. کم کم تبدیل شدم به منتورشیپ گروه‌های پژوهشی. تقریبا همین فضایی که الان ابوالحسن داره. حضورش برای تیم الانمون خیلی مغتنم هست. کارهامون تو اوج بود که کرونا شد و مصطفی اپلای کرد و دکتر شد معاون فناوری وزارت فلان برای فلان کار. همه چی تموم شد. نمیدونم و یادم نمیاد چطوری بود که ارتباطم با مصطفی حفظ موند. بهش گفته بودم که حیف این کار از بین بره. یکی دو سال خیلی جسته گریخته در ارتباط بودیم، چون تازه وارد کشور جدید با یک عالمه حجم درس شده بود و کمی بعدش هم ازدواج کرد. اما ما داشتیم کم کم کارهامون رو می‌بردیم جلو و فکر میکردیم این بار چطوری برنامه‌ریزی کنیم که اگه دکتر به هر دلیلی مشغول شد و گروه رو نتونست هندل کنه، کلا مجموعه از هم نپاشه.دیشب جلسه حضوری دورهمی داشتیم. دو تا از اساتید خیلی خفنی که برای تعطیلات کریسمس اومده بودن ایران. از وقتی عماد رو با تصمیم خودم از گروه حذف کردم رفتار مصطفی عوض شد. اینطوری که "حالا که از اختیاراتت استفاده میکنی و با چیزی که من باهاش مخالفم، مخالفت میکنی و خودت تصمیم میگیری پس منم با عدالتم باهات رفتار میکنم". ازم میپرسه این چی شد اون چی شد. هما چند بار اومده وسط و هی با من بحث کش دار اعصاب خردکن کرده که فلان و ب صبحی مبارک است نظر بر جمال دوست/ بر خوردن از درخت امید وصال دوست...ادامه مطلب
ما را در سایت صبحی مبارک است نظر بر جمال دوست/ بر خوردن از درخت امید وصال دوست دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : neshani-atash بازدید : 18 تاريخ : يکشنبه 17 دی 1402 ساعت: 17:59

دختره دست کرد تو کیفش، از بین یه صدی و یه دویستی و یه پونصدی و یه دو هزاری، دو هزار رو برداشت داد آقایی که برامون تو مترو ساز میزد.

تنوع پولهاش انگار مال ۱۵ سال پیش...

صبحی مبارک است نظر بر جمال دوست/ بر خوردن از درخت امید وصال دوست...
ما را در سایت صبحی مبارک است نظر بر جمال دوست/ بر خوردن از درخت امید وصال دوست دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : neshani-atash بازدید : 18 تاريخ : يکشنبه 17 دی 1402 ساعت: 17:59

حدیث میگه از حضرت علی: ارزش هر کسی به اندازه کاری است که خوب انجامش میده.

بعدم شعر مولوی رو میخونه... هر چیز که در جستن آنی، آنی.

آخر نتیجه گیری میکنه ارزش هر آدمی به ایمانش هست.

صبحی مبارک است نظر بر جمال دوست/ بر خوردن از درخت امید وصال دوست...
ما را در سایت صبحی مبارک است نظر بر جمال دوست/ بر خوردن از درخت امید وصال دوست دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : neshani-atash بازدید : 19 تاريخ : دوشنبه 11 دی 1402 ساعت: 16:27

خودم البته می‌نویسم سنم رو باورم نمیشه این عدد منه. داستانی است!

بعضی وقتها فکر میکنم چقدر خوب شد بزرگ شدم اینقدر فهمیده شدم... بعضی وقتها حس میکنم جوانی‌هام گاهی بیشتر از الان می‌فهمیدم! شایدم کلا هیچ وقت نمی‌فهمیدم و قرار هم نیست بفهمم.

صبحی مبارک است نظر بر جمال دوست/ بر خوردن از درخت امید وصال دوست...
ما را در سایت صبحی مبارک است نظر بر جمال دوست/ بر خوردن از درخت امید وصال دوست دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : neshani-atash بازدید : 18 تاريخ : دوشنبه 11 دی 1402 ساعت: 16:27